عکس پروفایل و عکس نوشته ولادت حضرت ابوالفضیل العباس (ع)
عکس های پروفایل زیبا به مناسبت ولادت حضرت ابوالفضل العباس (ع) در سایت تاپ ناز
میلاد حضرت عباس(ع) مبارک باد
عکس پروفایل ولادت حضرت عباس
عکس نوشته تولد حضرت عباس
«تا روز محشر پرچمت بالاست عباس
مدیون کام خشک تو دریاست عباس
گرچه به ظاهر مادرت امّ البنین است.
اما به باطن مادرت زهراست عباس
پشت و پناه اهل بیتی یا اباالفضل
دلگرم نامت زینب کبراست عباس
یک رکن عاشورا اگر نام حسین است
نام تو هم یک رکن عاشوراست عباس
بر ارمنیها هم کراماتت رسیده
لطف و کریمی تو یک دنیاست عباس
بابُ الحوائج منسبی شایستهی توست
محشر دخیلت دستهای ماست عباس
شرمندهی لبهای تو آب فرات است
کی مثل تو هم تشنه! هم سقّاست؟ عباس
اهل حرم در انتظار تو نشستند
دیدند که در علقمه غوغاست عباس
دیدند که با قدِّ خم برگشته مولا
داغ غم تو از رخش گویاست عباس
آمد حسین و خیمه ات را واژگون کرد
یعنی که افتاده دگر از پاست عباس
گفتا؛ از این پس من علمداری ندارم
بی تو حسین فاطمه تنهاست، عباس
گفتا به زینب؛ زیور از دستت دَرآور
شام غریبان بی تو واویلاست عباس
شش ماهه، لب تشنه، به آغوش رباب و
لبهاش مثل خشکی صحراست عباس
من با سکینه از تو و قولت چه گویم
حال تو را از من اگر که خواست؟ عباس…»
«رضا رسول زاده»
عکس های حضرت ابوالفضل عباس (ع)
«به سمت آب زدی و زدی به آب سپس
کشید آب ز تصویر تو عذاب سپس
خجالت همهی خیمه را کشیدی بعد
هزار بار شدی عاجز از رباب سپس
سوار اسب شدی راه زیر پایت رفت
زدی به چهرهی خود با عطش نقاب سپس
به سمت خیمه ولیکن تو خود نمیرفتی
نمود راه تو را اصغر انتخاب سپس
نخست راه تو را بست لشکری از تیر
کشید تیغ دو دم باد و آفتاب سپس
«هوا ز. جور مخالف چو قیر گون گردید»
به هیبت تو در آمد ابوتراب سپس
و تیغ دست تو را برد و تیر چشمت را
و گیر کرد دو پای تو در رکاب سپس
گلی به اسم اباالفضل شد اباال…فضل و
گرفت عمود ز. فرق عمو گلاب سپس
مورخان همه گفتند اگر عمو میماند
نمیگرفت کسی مجلس شراب سپس»
«مهدی رحیمی»
متن و اشعار تبریک ولادت خضرت عباس
«شب تاریک و آسمان تاریک
کفر آماده و امام غریب
میروم خیمه خیمه میگردم
دلمامشب گرفته است عجیب
دیدیای دل که آخر عمری
جگرم سوخت بی قرار شدم
شرّل فامیل بد اسیرم کرد
پیش آقام شرمسار شدم
از امان نامه قصدشان این بود
که بلرزد تن زنان حرم
کور خواندند من ابالفضلم
جان عباس هست و جان حرم
از همان وقت پیش چشم خیام
شدم از شرم زار و جان بر لب
باید الان وضو بسازم و بعد
بروم دستبوسی زینب
السلام علیک سیدتی!
نوکرت آمده به دیدارت
چه شده غصه میخوری خانم
به فدای قدت علمدارت
خادم اهل بیت بودن را
مادرم عاشقانه یادم داد
نوکری کردن تورا بی بی
به تمامجهان نخواهم داد
شب بیست و یکم که یادت هست
پدرم بوسهها بدستم داد
گفت: زینب امانت است عباس
دستهای تورا به دستم داد
من به قربان چشمهای ترت
سر عباس نذر معجر تو
من میوفتم ز. اسب روی زمین
تا نیوفتد به خاک پیکر تو
میخورم چهارهزار تیر و سنان
تا که یک سنگ از تو دور شود
میدهم چشمهای خود را تا
چشمهای غریبه کور شود
دور من هلهله شود غم نیس
دور باد از تو خندهی اشرار
سر منرا عمود میشکند
تا سرت نشکند سربازار»
«سید پوریا هاشمی»
عکس کده...
ما را در سایت عکس کده دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : عکاس شهر axadeh بازدید : 403 تاريخ : يکشنبه 18 فروردين 1398 ساعت: 16:42